این آغاز کار
زین سپس عشق است .
اندک اندک معرفت
خامه بعدی ست .
بعد از آن یکی شویم
با روح پاک
میرسد حیرت
به غایت صعب ناک
هفتمین معنا .
چون فقر و فناست
بعد از این تنها ،
ماییم و خداست
موضوعات مرتبط: عارفانه ها
می زنم فریاد کی دادار پاک
مر چرا آورده ای ازخود به خاک
تو ،مرا ، از روح خود دادی سرشت
لوح هستی ام چه می خواهی نوشت
گر منم تو در زمینم جای نیست
گو ترا این حلقه ها درپای چیست
ور تویی من بایدم اعلاء شدن
قطره ای اندر دل دریا شدن
این تو را در تن چرا زندان کنی
تا به کی در مسلک رندان کنی
روزهجران کی شود آخر تمام
کی چِشَم ایام وصلت را بکام
موضوعات مرتبط: عارفانه ها


















































