این آغاز کار
زین سپس عشق است .
اندک اندک معرفت
خامه بعدی ست .
بعد از آن یکی شویم
با روح پاک
میرسد حیرت
به غایت صعب ناک
هفتمین معنا .
چون فقر و فناست
بعد از این تنها ،
ماییم و خداست
موضوعات مرتبط: عارفانه ها
می زنم فریاد کی دادار پاک
مر چرا آورده ای ازخود به خاک
تو ،مرا ، از روح خود دادی سرشت
لوح هستی ام چه می خواهی نوشت
گر منم تو در زمینم جای نیست
گو ترا این حلقه ها درپای چیست
ور تویی من بایدم اعلاء شدن
قطره ای اندر دل دریا شدن
این تو را در تن چرا زندان کنی
تا به کی در مسلک رندان کنی
روزهجران کی شود آخر تمام
کی چِشَم ایام وصلت را بکام
موضوعات مرتبط: عارفانه ها
شمس الدین عراقی
عشق وطن
نام و نشان من
کوک
شور ، ماهور
جوم جومک بلگ خزون
همچو طبیعت
زخمه
شوخی با رفیق شفیق جناب فخار
قدرت غزل
طفل درون
سوغات گیلان
چه کسی لایک می گیرد .
سعدیا
از حس ارتکاب
همسرت مٌرد
زار زار
یاس و امید
روز و شب
حرکت و سکون
گریه و خنده
قصه و غصه
سادگی و تجمل
زاویه و تفاهم
عشق و نفرت
زندگی و مرگ
حس خوبی است
حضرت حاکی
کلوزیوم
ساعت را بشکن
می جویمت
تو تنها نیستی
من ، آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
در سویدای دشت
حتی درسکوت
نه .... تو عاشق شده ای
قلبت را ربوده ام
و سپیده دم
همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
تناور درخت عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
مطمئن باش که من می دانم
سایت ماه اسکین طراح قالب وبلاگ رایگان با امکانات عالی